سلام زیباترین جمله ای که داداشم هانی از بیمارستان برام فرستاد و منو از نگرانی درآورد و خدا رو شکر زودتر صدات برگشت.
اون شب اینجوری خواب بودم . توی قفس ،توی سبد خرید.خواب نداشتم چون ازم قهر کرده بودی و رفته بودی.نمیدونستم چیکارکنم. میخواستم زنگ بزنم بیمارستان ولی نمیتونستم. میدونستم فقط با یه اسم جواب نمیدن.
بالاخره توی این فکر بودم که دیدم داداشم هانی بهم اس داد که نگرانش نباشم و بهم گفت که اصلا قهر نیستم.آخه وقتی داداشی از داداشش بی خبر باشه،نه خواب داره و نه خوراک.
"قربون تیات بام عزیزوم " معنیش میشه "قربون چشات برم عزیزم"داداشی مهربونم
|